راهنمای خرید               

 کتابنامۀ ۱۴۰۲ نشر چترنگ 


میزگرد «بررسی آسیب‌های صنعت نشر در مواجهه با کرونا»/ بخش پایانی
یکشنبه, ۱۱ آبان,۱۳۹۹

میزگرد «بررسی آسیب‌های صنعت نشر در مواجهه با کرونا»/ بخش پایانی

 میزگرد «بررسی آسیب‌های صنعت نشر در مواجهه با کرونا»/ بخش پایانی

کارشناسان در بررسی بحران نشر بعد از همه‌گیری بیماری کووید19، راه برون رفت از این شرایط و کاهش خسارات را در همکاری ناشران، کتاب‌فروشان، شرکت‌های پخش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان اعلام کردند.
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): همه‌گیری بیماری کووید19 بسیاری از مردم را مجبور به ترک عاداتشان در ارتباط‌های اجتماعی کرد، بسیاری از دیدارها در فضای مجازی شکل گرفت و مردم سعی کردند کمتر از خانه خارج شوند. پیشرفت تکنولوژی امکان خرید مجازی را برای مردم مهیا کرده است، این بود که بسیاری حضور در فروشگاه‌ها را به حداقل رساندند. این تصمیم شامل کتاب‌فروشی‌ها هم شد، اما خرید کتاب مانند مواد خوراکی و بهداشتی ادامه نداشت، فروش کتاب کاهش یافت و این تغییر به ناشران، شرکت‌های پخش و کتاب‌فروشان آسیب زد. خسارات تا جایی رسید که برخی از ناشران و کتاب‌فروشان مجبور به توقف فعالیت شدند.

در بخش نخست میزگرد، بیشتر به این مساله پرداخته شد که چرا این صنعت با سال‌ها سابقه کار، در مواجهه با کرونا، اندازه آسیب‌پذیر بود. در قسمت پایانی میزگرد، به راهکارهایی که می‌توان در این دوران برای کاهش خسارات در نظر گرفت، پرداخته‌شده‌است. این میزگرد مجازی، با حضور مجید تیموری، مدیر کتاب‌فروشی‌‌های زنجیره‌ای چشمه؛ شهرام جهانگیری، مدیر انتشارات چترنگ و حامد محمدی، مدیر پخش صدای معاصر، برگزار شد و قسمت پایانی آن را در ادامه می‌خوانید.
 
نتوانستیم نیروهای مجرب را حفظ کنیم

فعالیت در دوره کرونا، باعث شد نیروی انسانی فعال در حوزه نشر نیز شرایط تازه‌ای را تجربه کند که متاسفانه، تعدیل نیرو یکی از نتایج شرایط جدید بوده است. به‌نظر شما حفظ نیروی انسانی متخصص در این حوزه، چقدر ضرورت دارد؟

تیموری: در این سال‌ها مکانیسمی نداشتیم تا بتوانیم نیروهای مجرب خود را حفظ کنیم. آموزش کتاب‌فروش، بحثی کاملا جدی است که متاسفانه به آن توجه نشده. نگاه -بیشتر در نهادهای نیمه‌دولتی و دولتی- به کتاب‌فروش و نیروی انسانی، درحد حفاظت (به‌پا) بود. این دیدگاه باعث شد نتوانیم نیروی مجربی که بتواند کتاب را معرفی کند و دانش لازم را داشته‌باشد، جذب کنیم. همچنین وقتی یک نیروی مجرب خواستار افزایش حقوق شد، به‌دلیل ناتوانی خود، آن نیروی مجرب را از دست داده‌ایم. به نظرم برای ناشران، شرکت‌های پخش و کتاب‌فروشی‌ها پیدا کردن و نگهداری نیروی مجرب بسیار سخت و کمیاب شده‌است. یعنی روند بسیار دشواری است اگر بخواهیم برای یکی از کتاب‌فروشی‌های خود مدیر قابلی پیدا کنیم.

مساله آموزش کتاب‌فروش هیچ‌گاه در اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان جدی گرفته نشده‌است؛ درحالی که هر سه حوزه از این فقدان آسیب می‌بینند. در همه‌گیری کرونا متوجه شدیم اگر کتاب‌فروش مجربی داشته‌باشیم، در زمان مراجعه مشتری به کتاب‌فروشی، آن نیرو می‌تواند با گفت‌وگو و برقراری ارتباط با مخاطب، تاثیر مهمی بر خرید او داشته‌باشد.

جهانگیری: همیشه محدودیت‌ها و مشکلات، خلاقیت به همراه می‌آورد. به‌دلیل اینکه مشتری کمتر به کتاب‌فروشی مراجعه می‌کند، راه‌های فروش مجازی خیلی خلاق‌تر از قبل شده‌است. همچنین خیلی از عادات بد فردی از بین رفته‌است و مردم بیشتر بهداشت را رعایت می‌کنند. اما سوال من این است که در این اوضاع بحرانی چه چشم‌انداز و پیشنهادی برای گذر از این وضعیت می‌توان داشت.

محمدی: من اصلا ادامه فعالیت نشر را خطرناک نمی‌بینم. اعلام می‌شود که مردم کتاب نمی‌خرند و کتاب نمی‌خوانند، اما من به این مساله معتقد نیستم. آقای تیموری می‌گویند که نیروی انسانی متخصص در هر سه بخش نداریم. افرادی را نداریم که کتاب را به مردم معرفی کنند؛ اما اگر کتاب به مردم معرفی شود، مردم صددرصد بیشتر کتاب می‌خوانند. به همین دلیل در کتاب‌فروشی می‌توانید ببیند، فردی که اطلاعات کافی دارد، وقتی وارد کتاب‌فروشی می‌شود، با تعداد کتاب بیشتری از آنچه در نظر داشتند، از کتاب‌فروشی خارج می‌شود.

در فروشگاه سی‌بوک، هر کتابی که معرفی می‌کنیم، پرفروش می‌شود. اگر توضیح دهیم، ویدئو درست کنیم و پادکست بسازیم، کتاب‌ها پرفروش می‌شوند؛ اما به‌نظرم پرورش نیروی انسانی دشوار است. همه کتاب‌فروشان نیروهایی دارند که به کتاب تسلط کامل دارند. مثلا اگر بگوییم شعبه‌ای از چشمه فروش خوبی دارد، برای این است که آن فروشگاه فردی دارد که می‌تواند فروش کند. اگر آن مدیر وارد فروشگاه دیگری شود، می‌تواند آن فروشگاه را پرفروش کند.  

تیموری: ما سعی کردیم نیرو‌های مجرب را جذب کنیم، آموزش و ارتقا دهیم اما کل صنف درگیر این مساله است و باید اقداماتی انجام شود تا کتاب‌فروشان با تجربه بتوانند برای ادامه کار انگیزه داشته‌باشند. نکته دیگر این است که وقتی شرکت‌های نیمه‌دولتی یا شبه‌دولتی وارد صنف ناشران، کتاب‌فروشان و شرکت‌های پخش می‌شوند، با امکاناتی که در اختیار دارند، وارد رقابت نابرابر با شرکت‌های خصوصی می‌شوند. به این دلیل که در بخش خصوصی هزینه‌های واقعی در بخش مالی، بیمه و اجاره‌بها  پرداخته‌می‌شود، توان رقابت با مجموعه‌های نیمه دولتی و دولتی وجودندارد.

دور باطل تخفیف‌ها

پیش‌تر از تخفیف‌هایی که در این ایام از سوی برخی فروشگاه‌ها (هم فیزیکی و هم مجازی) برای کتاب درنظر گرفته می‌شود، اشاره شد. این راهکار را که قطعا به‌دلیل کاهش نقدینگی اتخاذ می‌شود، چقدر در گذار از بحران و سرپاماندن حلقه‌های نشر، خصوصا کتاب‌فروشی‌ها کارآمد و منطقی می‌دانید؟

محمدی: به نظرم بحث تخفیف فصلی در این روند اشتباه است، با تخفیف مخالف نیستم و در سایت برای فروش کتاب تخفیف درنظر گرفته‌ایم، اما اگر فرد بداند که پایان هر فصل تخفیف برای فروش کتاب وجود خواهدداشت، اشتباه است. باید تخفیف‌ها در زمان مشخص و محدود انجام شود. وقتی پایان هر فصل تخفیف داده‌شود، فرد کتابخوان برای سه ماه برنامه‌ریزی می‌کند و کتابش را در آن زمان می‌خرد و سه ماه بعد مجدد در زمان تخفیف کتاب می‌خرد.

جهانگیری: در دور باطل افتادده‌ایم. اگر تخفیف‌های فصلی وجود نداشته‌باشد، مخاطب کتاب را کنار می‌گذارد و اصلا به خرید آن فکر نمی‌کند. باید اقداماتی انجام شود تا مخاطبان به خرید کتاب جذب شوند. مردم معمولا برای هیچ کالایی منتظر تخفیف نمی‌ماند؛ اما نمی‌دانم چرا کتاب را فقط در زمان تخفیف می‌خرند.
 
محمدی: مشتری همیشه دنبال تخفیف است و از همه سایت‌ها در زمان تخفیف خرید می‌کند.

جهانگیری: آقای محمدی می‌گوید اوضاع بد نیست و حتی خوب است. باید توجه داشته‌باشید که شما با ایجاد امکان فروش مجازی، کار درستی کرده‌اید. برای همین، اوضاع برای شما بد نیست و خوب است؛ اما از نظر بسیاری از فعالان این حوزه اوضاع خوب نیست. خیلی از ناشران کار نمی‌کنند و کتاب‌فروشی‌ها ورشکست می‌شوند. اوضاع خوب نیست.
 
محمدی: تکنولوژی رشد می‌کند اما صنف ما سنتی است. حتی هنوز برخی کتاب‌فروشان کامپیوتر ندارند! بحث سر این است که در کتاب‌فروشی 30 متری، چه کاری برای بیشترکردن فروش انجام شده‌است. مانند این است که بگوییم فعالیت اسنپ، وضعیت باقی آژانس‌ها را خراب کرد. این همه کتاب‌فروشی بزرگ به‌وجود آمده‌است و کتاب‌فروشی‌ها، در مال‌های بزرگ فعالیت می‌کنند. شما از سوپر سرکوچه 100 هزار تومان خرید می‌کنید، اما خرید از مال‌ها برای هر مشتری، بالای دو میلیون تومان است. به‌همین دلیل فروش کتاب‌فروشی کاهش یافته‌است.

به‌روز شدن یک ضرورت است

تخفیف‌ها چه در کتاب‌فروشی چه در صنف‌های دیگر باید با درصد مشخص و در زمان محدود انجام شود، اما برخی از کتاب‌فروشان کالای خود را همواره با تخفیف می‌فروشند. بعد از همه‌گیری بیماری کووید19 تخفیف‌های ارائه شده، بیش از پیش شد. به نظر شما این مساله در چرخه نشر چه تاثیری می‌تواند داشته‌باشد؟

تیموری: یکی از مهم‌ترین مباحثی که در بازار داریم بحث عرضه و تقاضا است. اگر بحث تقاضا افزایش یابد، سرانه مطالعه افزایش می‌یابد؛ بنابراین باید فکری کنیم تا سرانه مطالعه مردم را افزایش دهیم تا افراد بیشتری کتاب بخرند. متاسفانه در این زمینه، صداوسیما و دست‌اندرکاران فرهنگی نتوانستند گام موثری بردارند. 

من هم معتقدم که به‌روزشدن از سوی کتاب‌فروشی‌ها باید اتفاق بیفتد. باید صنف فرسوده و قدیمی خود را با تمام مکانیسم‌های امروزی تغییر دهیم. اگر در این مقطع کتاب‌فروشی‌ها را ضعیف کنیم، در درازمدت، مهم‌ترین جایگاه فروش کتاب را از دست می‌دهیم؛ در نتیجه شرکت پخش و قطعا ناشر ضرر می‌کند. باید بنیان کتاب‌فروشی‌ها را تقویت کنیم و اجازه دهیم کتاب‌فروشی‌های بزرگ تاسیس شوند. دراین روند اگر کتاب‌فروشی‌های کوچک نخواهند روند فعالیت خود را تغییردهند، آسیب می‌بینند. مقاومتی که کتاب‌فروشی‌های سنتی و محلی در برابر تغییر دارند، معضل بزرگ صنف ما است. کتاب‌فروش محلی و کوچک دائما از ناشر و شرکت پخش انتقاد می‌کند؛ بدون اینکه در خود تغییری ایجاد کرده‌باشد. باید سازوکارهای مدرن‌شدن و برندیگ را در میان ناشران، کتاب‌فروشان و شرکت‌های پخش تقویت کنیم. باید ابزارهای امروزی داشته‌باشیم، مباحث زیباسازی و نورپردازی فروشگاه را به‌روز و برای خرید کتاب امکانات بالقوه ایجاد کنیم تا مشتری معمولی به مشتری وفادار تبدیل شود.

در مورد تخفیف، مساله‌ای که آقای جهانگیری به آن اشاره می‌کند این است که مخاطبان برای خرید کتاب در خواست تخفیف می‌کنند. این درحالی است که افراد در رستوران تخفیف نمی‌گیرند، حتی به کارکنان انعام می‌دهند. در این زمینه، باید فرهنگ‌سازی شود که تخفیف جزء الزامات خرید کتاب نیست.
 
محمدی: تغییر این رفتار مشتری نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و کاری طولانی مدت است اما اگر کتاب‌فروشی امکانات خود را پیشرفته کند و همه مراحل فروش کامپیوتری شود، مشتری درخواست تخفیف نخواهدکرد. درست مانند آنچه در مال‌های بزرگ اتفاق میفتد. کامپیوتر لیست خرید را تهیه و جمع را به مشتری اعلام می‌کند. درحالی که هنوز در کتاب‌فروشی‌ها، فروشنده به قیمت پشت جلد کتاب نگاه و با ماشین حساب هزینه را اعلام می‌کند. کتاب‌فروشان باید طوری رفتار بکنند که مشتری از آن‌ها درخواست تخفیف نکند.

به نظر شما ممکن است کتاب‌فرشی‌ها بتوانند تا این حد پیشرفت کنند که این فرهنگ را جا بیاندازند؟

تیموری: تعدادی از کتاب‌فروشی‌ها اقدام به انجام این کار کرده‌اند‌ و به تنهایی توان انجام فرهنگ‌سازی را نداریم. در صداو سیما دوره‌ای «داش سیا» و «بابابرقی» داشتیم، یعنی نهادی برای رانندگی قانون‌مند و استفاده درست از برق، شخصیتی درست کرد تا فرهنگ‌سازی کند. چرا افرادی که در صدا و سیما فرهنگ‌سازی می‌کنند، از فعالان با تجربه این حوزه دعوت نمی‌کنند تا درباره کتاب چیزی بگویند؟ درحالی که از سلبریتی‌ها دعوت می‎‌کنند و در مورد کتاب برنامه می‌سازند! باید با شیوه‌های خلاق، تبلیغات کنیم؛ اما مشکل اساسی این است که مسئولان فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان صدا و سیما باید به این حرکت جمعی کمک کنند، درغیر این صورت سرانه مطالعه افزایش پیدا نمی‌کند.

بدون مطالعه و استراتژی سایت فروش کتاب ساختیم

جهانگیری: تجارت کتاب، سفره کوچکی است. باید توجه داشت خیلی از افراد در خانه، کتابخانه ندارند. مساله پیچیده‌تراز این حرف‌ها است که در فروشگاه راه حل آن را پیدا کرد. پیدا کردن راه حل، نیاز به کار فرهنگی خیلی بزرگ‌تری دارد و از دبستان و تربیت دوران کودکی باید روی فکر کودکان کار کرد.

بحثی که تا به‌حال داشتیم، بر این اساس بود که مخاطب وارد کتاب‌فروشی بشود. این سوال مطرح است که اگر شرایط همه‌گیری بیماری کووید19 و رعایت پروتکل‌های بهداشتی تا حدی دشوار شود که مخاطب نتواند وارد کتاب‌فروشی شود، در این حالت چه کاری باید بکنیم؟ در ایتالیا و اسپانیا این اتفاق افتاد و ممکن است اینجا هم بیفتد.

تیموری: من به‌عنوان کتاب‌فروش فکر می‌کنم باید فروش تلفنی و آنلاین را افزایش بدهم؛ کاری که آقای محمدی در سی‌بوک انجام داده‌است. همه کتاب‌فروش‌ها در این مقطع به سمت فروش مجازی رفته‌اند اما به نظرم در آینده این خطر وجود دارد که سایت‌های فروش تا اندازه‌ای زیاد شوند که همه با هم آسیب ببینیم. یک‌دفعه به این سمت رفتیم که باید سایت فروش کتاب بسازیم؛ بدون اینکه مطالعه کنیم و استراتژی داشته باشیم.

جهانگیری: ما برای فروش، سایت داریم اما تخفیف نمی‌دهیم. به‌عنوان ناشر، فکر نمی‌کنم که باید کتاب بفروشم. من باید کتاب را چاپ کنم، شرکت پخش توزیع کند و کتاب‌فروش آن را بفروشد. اما سوال اینجا است که کتاب‌فروش سنتی و کوچک، مگر چند کتاب پرفروش را می‌تواند در قفسه‌های خود جای دهد؟ باقی کتاب‌ها را باید چه کار کند؟
 
محمدی: ما در سایتمان حدود 150 هزار عنوان کتاب داریم. در کدام کتاب‌فروشی می‌توانید این تعداد کتاب را داشته باشید؟ مجبوریم به سمت فروشگاه آنلاین برویم و کار آنلاین انجام دهیم.

جهانگیری: مشکل همین‌جا است. در اثر این روند هر سه بخش ناشر، شرکت پخش و کتاب‌فروش تبدیل به جزیره‌های آنلاین فروش می‌شوند و کار کتاب‌فروشی انجام می‌دهند. اگر این بحران دو سال طول بکشد که همه کتاب‌فروشی‌ها نابود می‌شوند.

محمدی: در این بحران، کتاب‌فروشی‌ها قطعا لطمه می‌بینند، اما اینکه شما می‌گویید همه به صورت جزیره می‌شوند، حتی اگر 2000 سایت فروش کتاب داشته‌باشیم، به‌نظرم مشکلی ندارد. شاید رقابتی ایجاد شود که برای این صنف مفید باشد.

جهانگیری: احتمالا به همین سطح می‌رویم، کاری که آمازون کرد.

محمدی: در نتیجه این تعداد بالا شرکت پخش نخواهیم‌داشت. فکرمی‌کنم فقط برای کتاب‌های عمومی، بالای 100 شرکت پخش داشته‌باشیم. اما آیا فعالیت این شرکت‌ها یکسان‌ است؟ نه! هر کدام مشتری خود را دارد و جایی کتاب را می‌فروشند.

جهانگیری: به نظرم اتحادیه باید چهارچوبی برای این روند بگذارد، چراکه اگر هرکسی کار خود را انجام بدهد، همین مشتری‌های معدودی که برای کتاب وجود دارند هم سردرگم می‌شوند و نمی‌دانند که چه کار کنند. مانند اینکه در خیابانی ده‌ها قنادی وجود داشته‌باشد، مشتری نمی‌داند که از کدام باید خرید کند. ناشر احتمالا مجبور می‌شود خودش این کار را انجام دهد. درنتیجه کتاب‌فروشی‌ها نابود می‌شوند.

محمدی: ناشران باید تمرکز خود را روی چاپ کتاب بگذارند؛ چراکه اگر روی فروش و کارهای دیگر تمرکز کنند، ضرر خواهندکرد. هر بخش تخصصی دارد و باید روی آن کار کند. اینجا مساله فقط سایت زدن نیست! باید توجه داشت یک سایت فروش کتاب، هزینه بالایی دارد که می‌تواند تا 10 برابر فروشگاه هزار متری باشد. اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان و صنف هیچ کاری برای تسهیل فروختن کتاب در سایت انجام نمی‌دهد. این درحالی است که پارسال جایزه برترین کتاب‌فروشی اینترنتی را کسب کردیم، اما هنوز فیبر نوری نداریم. من ماهی 20 میلیون تومان هزینه اینترنت پرداخت می‌کنم، اما هنوز اینترنت خوبی نداریم.

شتابزدگی را از نشر دور کنیم

آقای جهانگیری! گفتند اگر بحران کرونا ادامه داشته‌باشد و همه برای فروش سایت بسازند، ممکن است که کتاب‌فروشی‌ها از بین بروند. در این‌باره بیشتر توضیح دهید.

تیموری: درحال حاضر شاهد شتابزدگی ناشران برای تاسیس سایت فروش کتاب هستیم؛ درحالی که ممکن است در نتیجه آن تمرکز ناشران برای فعالیت از بین برود و نتوانند مانند سابق تولید داشته‌باشند. به این دلیل که بدون مطالعه و استراتژی وارد جریان جدیدی می‌شوند، به جای اینکه این صنف را گسترده‌تر کنند، باعث آشفتگی صنف می‌شوند. باید این شتابزدگی را از کسب‌وکار خود دور کنیم. 17 هزار ناشر داریم؛ اما آیا کشور ما نیاز به 17 هزار ناشر دارد؟ دلیل اینکه این همه آدم بخواهند از سوبسید فرهنگی استفاده کنند، چیست؟ آن 16 هزار و 500 ناشر، کار دیگری انجام می‌دهند و از تسهیلات این صنف استفاده می‌کنند. داشتن یک صنف قدرتمند، می‌تواند خیلی از معضلات ما را رفع کند، اما متاسفانه مسئولان در وزارت فرهنگ و ارشاد همچنان از مشاورهایی استفاده می‌کنند که 50 سال است مشاور هستند و هیچ ایده جدیدی برای صنف ندارند.

نکته دیگری که به نظرم اهمیت دارد، این است که یکی از مشکلات بزرگ فعالان این صنف درباره اطلاعات کتاب است. هنوز دیتای مشخص و معینی از طرف موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برای کتاب‌فروشی نداریم، باید به این زیرساخت‌ها توجه کنیم.
 
محمدی: ما هنوز شابک کتاب درست و دقیقی نداریم و شاهد یکسان بودن شابک چند کتاب هستیم.

با افراد و افکار سنتی، به جایی نمی‌رسیم

تیموری: باید یک‌سری از تغییرات انجام شود تا صنف نشر تغییر کند. استفاده از افرادی که امروز فکر می‌کنند و اقدامات جدیدی در صنف انجام داده‌اند، الزامی است. با افراد و افکار سنتی، به جایی نخواهیم رسید.
 
جهانگیری: به این سوال پاسخ داده نشد، اگر این بحران طولانی و کتاب‌فروشی‌ها خالی از مخاطب شود، آیا فروش آنلاین و تلفنی پاسخ نیازها را می‌دهد؟ فعالیت چرخه نشر مشخص است، فعلا کتاب‌هایی را که به کندی فروخته می‌شوند، تجدید چاپ نمی‌کنم تا زمانی که قیمت ارز به ثبات برسد. همکاران من هم به سمت کم چاپ‌کردن کتاب می‌روند. بعد چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا فروش آنلاین ومجازی اجازه می‌دهد که کتاب‌فروشان روی پا بمانند؟ چراکه ناشران باید کتابی را چاپ کنند که پخشی‌ها و کتاب‌فروشان روی پا بمانند.

محمدی: آقای جهانگیری در این شک نکنید که فروشگاه آنلاین جواب این مساله را می‌دهد، اما چیزی که ممکن است مشکل ایجاد کند وضعیت اقتصادی کشور است. اگر مردم پول نداشته‌باشند کاسبی کنند، نمی‌توانند کتاب بخرند. صنف کتاب نسبت به صنف‌های دیگر زیاد آسیب ندیده‌است. باربری‌ها، هتل‌داری‌ها و... کلا نابود شدند، اما صنف کتاب یک صدم آن‌ها هم آسیب ندیدند. در این دوران نه تنها  تعدیل نیرو نداشتیم، جذب هم داشتیم. هنوز از ناشر خرید می‌کنم، یعنی این روند ادامه دارد.
 
جهانگیری: شاید شما از منِ ناشر خوب می‌خرید؛ اما همه شرکت‌های پخش این‌طور نیستند. شما اگر خوب فعالیت کردید، به این معنی نیست که باقی شرکت‌های پخش و کتاب‌فروشان هم دوران خوبی داشته‌اند.
 
تیموری: قطعا در این بحران آسیب دیدیم؛ اما برخی از صنف‌ها از ریشه از بین رفتند. آسیب ما بین 20 تا 30 درصد بود. آقای محمدی شما این موضوع را درباره عملکرد خودتان می‌سنجید؛ درحالی که فروشگاه چشمه در مجتمع تجاری کورش، بعد از تعطیلی 12 سینما در این مجتمع، با کاهش 50 درصدی در فروش مواجه‌شد. برای مدت طولانی مجتمع‌ها بر اساس پروتکل‌های بهداشتی نباید فعالیت می‌کردند، سه فروشگاه چشمه که در مجتمع‌های تجاری قراردارند، آسیب جدی دیدند.
 
محمدی: یعنی چشمه با 30 درصد آسیب جدی با خطر نابودی مواجه‌شد؟

جهانگیری: نگفتم ناشران نابودی می‌شوند، اما مساله این است که اگر بحران ادامه داشته‌باشد، چه خواهدشد؟

محمدی: بدتر از این نمی‌شویم، مگر اینکه اوضاع اقتصادی کشور، بدتر از این شود. من معتقدم ما به‌اندازه دیگر اصناف آسیب ندیدیم؛ اما اگر اوضاع بدتر شود؛ هیچ کسی نیست که کتاب بخرد.

باید احساس کنیم یک خانواده هستیم

برای جمع‌بندی میزگرد، به نظر شما باید چه تمهیداتی اندیشیده شود تا ناشران، کتاب‌فروشان و توزیع کننده‌ها بتوانند این دوران را  پشت سر بگذارند و آسیب کمتری ببینند.

تیموری: تصور می‌کنم، زنجیره ناشر، کتاب‌فروش و پخش باید با همکاری مداوم و تعامل خوب، فعالیت کنند. باید احساس کنیم خانواده هستیم و با کمک به یکدیگر از این بحران عبور کنیم. هرکدام به نحوی در حوزه تبلیغات، مشتری‌مداری و فروش برای نجات صنف از یکدیگر حمایت کنیم. نهادهای فرهنگی، مانند سازمان صدا و سیما، موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد باید به کمک ما بیایند و کارهای صحیح انجام دهند تا بتوانیم از بحران عبور کنیم.

همچنین باید تغییراتی در سه حلقه درباره مبانی برندیگ انجام دهیم. باید نگرش به قوانین و ساختار کسب‌وکار تغییر کند تا از بحران عبور کنیم. آینده‌پژوهی به این معنی است که ما باید سراغ سازوکارهای مدرن امروزی برویم، تا بتوانیم به موفقیت مدنظر برسیم.

محمدی: به نظرم مسائلی که آقای تیموری مطرح می‌کنند، درست است؛ اما چگونه می‌خواهند این موارد را عملی کنند. این صنف مانند کودک نوپایی است که هنوز غلت می‌خورد و نمی‌تواند روی پای خود بیاستد. هیچ نوع همبستگی میان حلقه‌های آن وجود ندارد. کسی که متخصص است جایی نمی‌نشیند که کاری انجام دهد. در قرن بیست‌ویکم در استفاده از نرم‌افزارها مشکل داریم، همچنین داده‌های موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، مرجع دقیق برای فعالیت نیست.

جهانگیری: خیلی خوش‌بین نیستم؛ اما باید امیدوار باشیم که این بحران زودتر تمام شود. به‌نظرم اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان باید نقش پررنگ‌تری داشته‌باشد و به وضعیت نشر ایران سروسامان دهد. باید شکاف بین ناشر، شرکت پخش و کتاب‌فروش پر ‌شود. قشر کتاب‌خوان بیشتر از سایر اعضای جامعه خانه‌نشین شده‌اند و بیشتر پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند. شاید این فرصتی است که صدا و سیما بیشتر به مسائل توجه کند و جای دعوت از سلبریتی‌ها از اعضای فعال این حوزه دعوت و مردم را به کتاب‌خوانی ترغیب کند.
 
پایان میزگرد