مرگ در توکیو – اثری درخشان از کیگو هیگاشینو
رمان «مرگ در توکیو» (A Death in Tokyo) نوشتۀ کیگو هیگاشینو، یکی از آثار برجسته و هوشمندانه ژانر معمایی مدرن است که بار دیگر نشان میدهد چرا او را «استاد معمای مدرن ژاپن» مینامند. در این داستان، خواننده با کارآگاه محبوب پلیس توکیو، کیویچیرو کاگا، همراه میشود؛ مردی که باید پرده از پروندهای بردارد که نه منطق روشنی دارد و نه شاهدی برای آن پیدا میشود.
چرا این رمان متفاوت است؟
آنچه مرگ در توکیو را از دیگر رمانهای جنایی متمایز میکند، نثر دقیق، شخصیتپردازی عمیق و نگاه منحصربهفرد هیگاشینو است. ذهن تیزبین و استدلال بینقص کاگا، یادآور بزرگانی چون شرلوک هلمز و هرکول پوآرو است، اما با لطافت و ظرافتی که مخصوص فضای شهری و فرهنگی توکیوست.
هیگاشینو خواننده را نه فقط با یک معما، بلکه با فضای خاص ژاپن، آیینها و باورهای فرهنگی درگیر میکند. برای مثال، داستان به زیارت معابد هفت خدای خوشیمنی و اهمیت سمبلهایی مثل کیرین در فرهنگ ژاپنی اشاره دارد، که هم به جذابیت معما و هم به غنای فرهنگی داستان کمک میکند.
خلاصه داستان
داستان با کشف جسد مردی در پای مجسمۀ یک کیرین در پل مشهور نیهونباشی آغاز میشود. مقتول، تاکئاکی آئویاگی، تاجری خوشنام و محترم است که با ضربۀ چاقو به سینهاش مجروح شده و در بیمارستان جان میسپارد.
همزمان، جوانی به نام یاشیما در تصادف رانندگی به شدت زخمی شده و در کماست. نکتۀ عجیب این است که کیف پول آئویاگی در جیب یاشیما پیدا میشود. تنها سرنخها به خانوادۀ آئویاگی و دوستدختر یاشیما ختم میشود؛ موضوعی که تحقیقات پلیس را پیچیده و مبهم میکند.
به همین دلیل، پلیس تصمیم میگیرد کارآگاه شوهی ماتسومیا را با کاگا (که اتفاقاً پسرعموی اوست) همتیم کند. کاگا با روشی کاملاً ذهنی و شهودی به سرنخها نگاه میکند و حتی کوچکترین جزئیات را با دقت بررسی میکند.
کاگا و ماتسومیا به شرکت Kaneseki Metals، محل کار آئویاگی ، سر میزنند تا دنبال ارتباطی میان قربانیان بگردند، اما چیزی دستگیرشان نمیشود. سپس خبر میرسد که یاشیما نیز جان باخته است؛ اتفاقی که میتوانست پرونده را به بنبست برساند، اما کاگا با آرامش و دقت همیشگیاش به مسیر تحقیقات ادامه میدهد.
نمادها و جنبههای فرهنگی
یکی از نقاط قوت داستان، توجه به جزئیات فرهنگی ژاپن است. آئویاگی پیش از مرگ، به زیارت معابد مربوط به هفت خدای خوشیمنی رفته بوده و مجسمهای که جسد او زیر آن پیدا شد، با عنصر آب ارتباط خاصی دارد. این جزئیات نه تنها به معمای داستان عمق میبخشد، بلکه خواننده را با فرهنگ و آیینهای ژاپنی آشنا میکند.
همچنین، موجود افسانهای کیرین که در ابتدای داستان نقش کلیدی دارد، نمادی از خوشیمنی و عدالت است و حضور آن در داستان، باعث شده که هیگاشینو لایهای اسطورهای و فلسفی به روایت خود اضافه کند.
اگر عاشق رمانهای پلیسی و معماهای پررمز و راز هستید، «مرگ در توکیو» را از دست ندهید. این کتاب نه تنها شما را با معمایی جذاب روبهرو میکند، بلکه با ذهن تیزبین یکی از بزرگترین کارآگاهان ادبیات ژاپن آشنا میکند و شما را به فکر درباره عدالت، انتخاب و اخلاق وامیدارد.
پیشنهاد برای خواننده: وقتی این کتاب را میخوانید، سعی کنید جزئیات کوچک را زیر نظر داشته باشید و حدسهای خودتان را قبل از پایان داستان بسنجید — مطمئناً با یک پایان کاملاً غیرمنتظره مواجه خواهید شد!
منبع:
www.bookreporter.com