یو نسبو: خالقِ قصههای تاریکی که در جستوجوی روشنایی حقیقت است
یو نسبو، نویسندهٔ برجستهٔ نروژی، از جمله چهرههایی است که نامش فراتر از مرزهای اسکاندیناوی در ادبیاتِ جنایی جهان شناخته شده است. خالقِ سری «هری هول»، با آنکه داستانهایش اغلب در تاریکیِ اخلاقی و خشونتی نفسگیر شکل میگیرند، اما در گفتوگویی خواندنی با روزنامهٔ گاردین در سال ۲۰۲۰، وجوهی انسانی و فلسفی از جهانبینی خود را آشکار میکند.
مسیری که از پیش طراحی شده بود
نسبو دربارهٔ کتابِ «چاقو» (Knife) که یکی از تاریکترین داستانهای مجموعهٔ هری هوله بهشمار میرود، چنین میگوید:
«این مسیر سالها پیش طراحی شده بود. هری همواره شخصیتی تراژیک بود و این سقوط، اجتنابناپذیر بهنظر میرسید.»
او اعتراف میکند که از همان نخستین رمان، طرحِ کلی زندگیِ هری را در ذهن داشته و تنها جزئیات و پیچوخمهای مسیرش در طولِ نوشتن آشکار شده است. این میزان دقت در طراحیِ شخصیت، سبب شده هری هول همچنان در دلِ مخاطبان جایگاهِ خود را حفظ کند.
هری هوله: مرز میان نبوغ و ویرانی
یو نسبو در وصفِ شخصیتِ اصلیِ داستانهایش چنین میگوید:
«هرچه بیشتر او را میشناسم، نوشتن دربارهاش برایم آسانتر میشود. دیگر نیازی به پرداختن به جزئیاتِ اضافه نیست؛ هری خود سخن میگوید.»
اما آیا هری تا ابد زنده خواهد ماند؟ نسبو در پاسخ به این پرسش با قاطعیت میگوید که هری جاودانه نیست و روزی از صحنهٔ داستانها کنار خواهد رفت. حتی تأکید میکند که پس از مرگِ خودش، هیچکس مجاز به ادامهٔ نوشتنِ داستانهای هری نخواهد بود.
نوردیک نوآر؛ جغرافیا یا فرهنگ؟
او دربارهٔ برچسبِ «نوردیک نوآر» که معمولاً به آثارش نسبت داده میشود، میگوید:
«این شباهتها بیشتر ریشه در فرهنگ و جغرافیای ما دارد. البته عناصرِ اجتماعی و سیاسیِ مشترک هم هست، اما این یک سبکِ واحد نیست.»
از نگاهِ نسبو، داستانِ جنایی صرفاً روایتی سرگرمکننده نیست، بلکه آینهای از مسائلِ عمیقِ اجتماعی است که باید با دقت و صداقت بازتاب داده شود.
خشونت: پنهان کردنش اشتباه است
یکی از نقاطِ حساس در آثارِ یو نسبو، پرداختن به خشونت علیهِ زنان است؛ مسئلهای که در سالهای اخیر موردِ نقدهای فراوان قرار گرفته است. او در اینباره میگوید:
«خشونت علیهِ زنان واقعیتی تلخ است و نادیده گرفتنِ آن در داستانها بهمراتب خطرناکتر از روایت کردنش است. مهم این است که چگونه روایتش میکنید، نه اینکه اصلاً روایت نکنید.»
نویسندهای که ناخدای کشتیِ داستانش است
شاید رازِ موفقیتِ یو نسبو در همین نکته باشد: او از همان ابتدا میداند داستانش به کجا خواهد رفت. خودش میگوید:
«وقتی مینویسم، از همان صفحهٔ اول میدانم مقصد کجاست. مانندِ ناخدایی که از مسیر و مقصدش مطمئن است.»
و اما آغازِ ماجرا…
جالب است بدانید که یو نسبو در آغاز قصد نداشت نویسندهٔ جنایی شود. او که در بورس مشغول به کار بود و گروهِ موسیقیِ خود را داشت، تنها برای پر کردنِ اوقاتِ فراغت در سفرِ استرالیا به نوشتنِ یک داستانِ جنایی پرداخت. همین داستان، نخستین کتاب از مجموعهٔ هری هول شد و سرنوشتِ ادبیاتِ جناییِ نروژ را تغییر داد.
کتابخانهای در حمام
یو نسبو حتی هنگامِ استراحت نیز از مطالعه فاصله نمیگیرد. او میگوید:
«در حمام یک کتابخانه دارم. گاهی اوقات کتابِ «شوخیِ بینهایت» از دیوید فاستر والاس را برمیدارم. کتابی دشوار اما بینظیر که کمتر کسی آن را کامل خوانده است.»
پایانی باز
شخصیتهایی مانندِ هری هول معمولاً بیش از نویسندگانشان عمر میکنند. اما یو نسبو صریح است:
«وقتی زمانِ هری به پایان برسد، کارش تمام شده است و هیچکس ادامه نخواهد داد.»
شاید همین نگاهِ سختگیرانه و صادقانه، رازِ محبوبیت و ماندگاریِ نسبو در ادبیاتِ امروز باشد. او داستانهایی مینویسد که در آنها قضاوت را به خواننده میسپارد و تنها پرسشها را مطرح میکند.
📚 منبع:
The Guardian. (2020). “Jo Nesbø: ‘When I’m writing, I’m the best writer in the world’”. [Online] Available at: theguardian.com (https://www.theguardian.com/books/2020/jan/11/jo-nesbo-interview-knife-harry-hole)