چگونه خواندن کتاب میتواند آرامشبخش ذهن باشد
خواندن کتاب فقط یک سرگرمی ساده نیست، بلکه میتواند بهعنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای تقویت سلامت روان شناخته شود. در دنیایی که اضطراب، فشارهای کاری، مشکلات اقتصادی و انبوه اخبار منفی هر روز ذهن ما را تحتتأثیر قرار میدهد، کتاب فرصتی بیبدیل برای رهایی، آرامش و بازسازی ذهن فراهم میکند. پژوهشهای دانشگاه ساسکس نشان دادهاند که تنها شش دقیقه مطالعه در روز میتواند سطح استرس را تا شصتوهشت درصد کاهش دهد؛ رقمی که حتی از اثر گوش دادن به موسیقی یا پیادهروی هم بیشتر است. دلیل این پدیده آن است که وقتی فرد غرق در داستان یا محتوای کتاب میشود، مغز وارد حالتی مشابه مدیتیشن میگردد، ضربان قلب و فشار خون کاهش مییابد و توجه از محرکهای استرسزا به یک دنیای خیالی یا دانشی تازه منتقل میشود.
یکی از مفاهیمی که بهطور علمی این اثرات را توضیح میدهد «کتابدرمانی» یا Bibliotherapy است. کتابدرمانی یعنی استفاده هدفمند و هدایتشده از کتابها برای بهبود وضعیت روانی و عاطفی افراد. تاریخچه این مفهوم به یونان باستان بازمیگردد، جایی که کتابخانهها را «مکان درمان روح» مینامیدند. در قرن بیستم، کتابداران و متخصصانی مانند سیدی پترسون دلینی این ایده را بهصورت ساختارمند اجرا کردند؛ او با انتخاب کتابهای خاص برای سربازان مجروح یا دچار آسیبهای روانی در جنگ، توانست سطح اضطراب و افسردگی آنان را کاهش دهد. امروز کتابدرمانی در بسیاری از کشورهای پیشرفته بهعنوان یک روش کمکی در کنار رواندرمانی، مشاوره و حتی درمانهای پزشکی توصیه میشود.
اثر مطالعه بر مغز و بدن از نظر علمی نیز قابل اندازهگیری است. خواندن باعث فعال شدن قشر پیشپیشانی و بخشهای مرتبط با حافظه و پردازش هیجانات میشود. همچنین هورمونهای کاهشدهنده استرس مانند سروتونین و دوپامین افزایش مییابند و هورمونهای مرتبط با اضطراب، از جمله کورتیزول، کاهش پیدا میکنند. وقتی داستانی را میخوانیم که شخصیتهایش با چالشهایی مشابه ما روبهرو هستند، نوعی «انعکاس شناختی» در مغز رخ میدهد که منجر به حس درکشدن و تعلق میشود.
مطالعات جدید نشان دادهاند که کتابدرمانی میتواند علائم افسردگی خفیف تا متوسط را به اندازه مصرف دارو در برخی بیماران کاهش دهد. برای مثال، پژوهشی که در سال ۲۰۲۵ بر روی دانشجویان پزشکی انجام شد، نشان داد شرکت در یک برنامه کتابدرمانی گروهی بهطور چشمگیری استرس و اضطراب شرکتکنندگان را کاهش داده و حتی کیفیت خواب آنها را بهبود بخشیده است. این یافتهها نشان میدهد که خواندن کتاب نه تنها برای سرگرمی، بلکه برای بهبود واقعی کیفیت زندگی نیز میتواند مؤثر باشد.
انتخاب کتاب مناسب بخش مهمی از این فرایند است. همۀ کتابها تأثیر یکسانی ندارند؛ محتوای کتاب باید با نیاز روانی و عاطفی فرد هماهنگ باشد. برای کاهش استرس، کتابهای داستانی با روایت روان و دنیاسازی عمیق بسیار مؤثرند، زیرا ذهن را کاملاً از دنیای واقعی جدا میکنند. رمانهایی مانند «جزیرۀ درختان گمشده» یا «صد سال تنهایی» با ایجاد فضایی متفاوت و پرجزئیات، مخاطب را به سفر ذهنی میبرند. برای مدیریت افسردگی یا یافتن معنا در زندگی، کتابهای غیرداستانی الهامبخش مثل «انسان در جستجوی معنا» از ویکتور فرانکل یا «زمستانی» نوشتۀ کترین می با زبانی آرام و اندیشمندانه امید را به خواننده بازمیگردانند.
یکی از کتابهایی که در بسیاری از برنامههای کتابدرمانی توصیه میشود «Feeling Good: The New Mood Therapy» نوشته دیوید برنز است. این کتاب بر پایۀ اصول درمان شناختی–رفتاری نوشته شده و با تمرینها و مثالهای عملی به خواننده کمک میکند الگوهای فکری منفی را شناسایی و اصلاح کند. نتایج مطالعات متعدد نشان دادهاند که استفاده از این کتاب حتی بدون حضور درمانگر هم میتواند به بهبود خلقوخو کمک کند. کتابهای دیگری مانند «بدن امتیاز را حفظ میکند» نوشتۀ بسل فن در کُلک دربارۀ ارتباط ذهن و بدن و نقش تروما در سلامت روان، یا «شادمانه خشمگین» اثر جنی لاوسون که با طنز به مسائل روانی میپردازد، نمونههای دیگری هستند که در برنامههای کتابدرمانی استفاده میشوند.
ادبیات نه تنها میتواند آرامشبخش باشد، بلکه قدرتی بینظیر در ایجاد همدلی دارد. خواندن داستانهایی دربارۀ زندگی و احساسات دیگران باعث میشود ما خود را در جای آنها بگذاریم و تجربههای متفاوتی را درک کنیم. این تجربه، بهویژه برای افرادی که احساس تنهایی یا انزوا میکنند، ارزشمند است زیرا به آنها یادآوری میکند که مشکلاتشان منحصر به فرد نیست و دیگرانی نیز با چالشهای مشابه روبهرو بودهاند. پژوهشها نشان دادهاند که این همدلیِ ایجادشده میتواند به بهبود روابط اجتماعی، کاهش حس تنهایی و حتی تقویت رفتارهای کمککننده در جامعه منجر شود.
نکته جالب اینجاست که اثرات مثبت خواندن بر سلامت روان در تمام سنین دیده میشود. در کودکان، کتابخوانی باعث رشد مهارتهای زبانی، تقویت تخیل و افزایش اعتمادبهنفس میشود. در نوجوانان، مطالعۀ کتابهای مناسب میتواند به مدیریت بهتر احساسات، کاهش اضطراب امتحان و تقویت مهارتهای اجتماعی کمک کند. برای بزرگسالان، خواندن فرصتی برای یادگیری مداوم، حفظ انعطافپذیری ذهن و مقابله با استرسهای روزمره است. حتی در سالمندان، کتابخوانی به حفظ سلامت شناختی، کاهش خطر زوال عقل و افزایش کیفیت زندگی کمک میکند.
البته باید توجه داشت که کتابدرمانی جایگزین درمان پزشکی یا رواندرمانی حرفهای نیست، بلکه یک روش مکمل است. بهترین نتیجه زمانی حاصل میشود که مطالعه بهصورت منظم و هدفمند انجام شود، کتابها با نیاز فرد همخوانی داشته باشند و در صورت لزوم، انتخاب آنها با مشورت یک روانشناس یا کتابدار متخصص صورت گیرد.
در نهایت، میتوان گفت که ادبیات یک پناهگاه امن برای ذهن و روح است. کتابها به ما اجازه میدهند برای مدتی از واقعیت فاصله بگیریم، به جهانی دیگر سفر کنیم، از تجربههای شخصیتها بیاموزیم و با نگاهی تازه به زندگی بازگردیم. چه یک رمان عاشقانه کوتاه باشد، چه یک شاهکار فلسفی چند صد صفحهای، هر کتابی که بتواند لحظاتی آرام و معنادار برای ما بسازد، گامی در جهت بهبود سلامت روان است. پس اگر احساس خستگی، اضطراب یا بیانگیزگی دارید، شاید وقت آن رسیده که به جای تلفن همراه، یک کتاب در دست بگیرید و اجازه دهید کلمات جادوی خود را انجام دهند.
منابع:
• University of Sussex – Reading and Stress Reduction
• Pan Macmillan – Mental Health Benefits of Reading
• Parents.com – History and Use of Bibliotherapy